امروز هم همسر رفت سرزد به خونواده اش اما من سرگیجه داشتم نرفتم و بعد دیدم فایده نداره بچه ها غذا میخوان پاشدم کوکو درست کردم همزمان ظرفهام رو شستم و کابینتها رو دستمال کشیدم که روی هم سه ساعت شد یه عالمه کار دیشب رو کاغذ نوشتم که امروز انجام بدم اما نشد دستی هم به سر و روی باغچه ها کشیدم و گلدونها رو مرتب کردم یه عالمه آلوئه ورا دارم نمیدونم چیکارشون کنم دلم نمیاد بندازم دور هی اینها بچه دار میشن من هرچی قوطی رب گوجه داشتم اینها رو کاشتم یه هفت هشت تا هم تو گلدون هستند دیدم بعضی ها باهاشون کمپوت درست میکنند ولی من میترسم حتی واسه ماسک هم استفاده نمیکنم فقط برای گزیدگی حشرات مثل مورچه و زنبور استفاده میکنم که خیلی عالیه اگه دوستان تجربه دارن ممنون میشم راهنمایی بفرمایند.
برگ خشک های دو تا درختمون هم میریزم تو باغچه که گیاه خاک بشه دلم نمیخواد نعمتهای خدا دور ریز بشه اگر چه خیلی اسراف میکنیم در سایر امور.
خدای خوبم مهربونم آغوش گرمت رو از من نگیر میدانم من نا لایقم اما تو خدای خوبی هستی و من دوستت دارم.