توی ذهنم روزی ده تا پست مینویسم اما میام وبلاگ رشته ذهنم پاره پوره هست و هیچی یادم نیست.
بعد از دو هفته دیشب بالاخره ساعت ۱۱خوابم برد و تونستم صبح زود قبل اذان بیدار بشم چکار کردم هیچی .هوای بیرون که همچنان گرم بود واصلا بوی پاییز که هیچی بوی بهار هم نمیده .غر نزنم بی خیال .ساعت سه ونیم نصف شب بیدار شدم اول واتساپ رو چک کردم بعد وبلاگ گردی بعدش،نماز خوندم و بعد دوتا تخم مرغ آب پز کردم برا صبحونه که پروتئین بدنم تامین بشه.بعدش،گاز رو سابوندم اونقد سابوندم باز هم اون چیزی که میخواستم نشد گاز رو که پاک میکردم به دست آوردهای زندگیم هم فکر میکردم یه ذهن شلوغ پلوغی دارم داشتم کلاهم رو قاضی میکردم که راضی باش دیگه .همش حس قربانی بودن نگیر هر جا لازم بوده سعی خودت رو کردی هر چند بدون برنامه. بی خیالش ....
امیدوارم زود هوا خوب بشه حداقل صبح بشه تو بالکن خونمون جا بندازم و صبحونه بخورم عشق من هم نون گرم و چای شیرین و پنیرشوره یعنی حکم او آر اس رو داره در واقع اما خوب این اضافه وزنه لذتش رو کوفت میکنه تقریبا ۱۵روزه چای شیرین و نون و پنیر نخوردم.دغدغه هام زیاده مادر![]()
دختر کوچیکه رفت مدرسه میگه از خودت کار نکشی ها برام هم دعا کن امتحانم خوب بدم دورش بگردم دختر کوچولوی قشنگم کی بزرگ شدی انرژی خونه مون.
دختران ارشد هم هیچ تصمیمی نگرفتن و در پروسه پیر کردن من و داغون کردن خودشون کاتالیزوری عمل می کنند.این تصمیم به موقع نگرفتن ارثیه هم از طرف من هم از اون وری.
میگم قدیما که ما میرفتیم مدرسه از یه کلاس مثلا ۳۰نفری تا برسیم دیپلم معمولا میشدیم ۲۰تا ۲۵تا یعنی این وسط به عده از قطار تحصیل پیاده و وارد قطار زندگی و ازدواج و...می شدند.بعد دیپلم هم معمولا هم ۱۰نفر میرفتن دانشگاه و از اون ده نفر هم ۵تا میرفتن سرکار .بد هم نبوده یه جورایی تکلیفشون مشخص میشد البته بماند که شرایط خونه های باباها اون موقع کجا و الان کجا .الان تقریبا هر دختری واسه خودش دختر شاه پریون هست حتی در وضعیت مالی پایین معمولا فشارها رو پدر ومادر تحمل میکنند که بچه ها تا میشه اذیت نشن.اما نکته اصلی اینجاست که قدیما ما نمیدونستیم تو خیابون بغلی بقیه چطوری زندگی می کنند همه چی یه جورایی خصوصی و حریم داشت و آدما راحت تر زندگی میکردن انگار همه عین هم هستند حداقل تو منطقه ما اینطوری بود شایدم من زیادی سرم تو مجله و رمان های صدمن یه غاز بوده ؛ اما الان طرف میدونه که مثلا در این لحظه خاله عروس دختر دایی ترامپ صبحونه داره کله پاچه میخوره راستی الان آمریکا ساعت چنده؟ اصلا ترامپ دختر دایی داره؛ تو آمریکا الان کله پاچه هست .ایشش،من که اصلا کله پاچه ندوست مثال زدما.ای بابا.(خوددرگیری)
چی میخواستم بنویسم چی شد خودمم هم نمیدونم چی نوشتم.
دارم از کم خوابی غش میکنم.خدا جون روزی لا یحتسب لطفا .توکه نمیتونستی چرا اینقدر آدم آفریدی اضافه کاری کن لطفا سهم ما رو بده تا آخر ساعت اداری لطفا ![]()
در پناه حق باشید.الان یادم اومد قرار بود در مورد حق الورده بنویسم باشه برا پست بعدی