از دیروز بگم که چون شبش نخوابیده بودم ساعت 9صبح بلند شدم و یه عالمه کار سرم ریخته یک عالمه ظرف نشسته ،چندین سبد لباس کثیف ،آشپزخانه بهم ریخته ،فرشهای پهن نشده همسر هم با کمال آرامش فرمودند جلسه دارند و فلنگ رو بستند و تا ساعت 12 منزل نیومدند ما ابتداحسابی غر زدیم دیدیم از پس نفس اماره بر نمیایم یه نوار چسب پهن زدم روی دهانم تا نتونم چیزی بگم تا همسر رفتند جلسشون یه نیروی مضاعف توی وجودم جوشید همه ظرفها رو شستم پارچه دادم دست ململ و دختر عنکبوتی برام ظرفها روخشک کردند و جارو برقی دادیم دست پیکاسو هال رو جارو زد
احالا یه حدود 9تا پتوی بچه ها که به دلیل تب و بیماری کثیف شده بود نوبتی انداختم تو ماشین لباسشویی
و برای ابنکه وقت کم نیارم لباسهای دیگه رو با دست شدم یه تشت لباس مشکی ،یه تشت لباس سفید تو این وسط یدفعه خواهر و برادرم اومدند داداش گفت لوستراتون بدیم وصل کنیم خلاصه یکی از لوسترها رو اوردیم شاید یک ساعت گرفتار شدند و نصفش سرهم کردند و رفتند ما مجبور شدیم هال رو از اول جارو بزنیم زیر لب هم بهشون بد وبیراه بگیم و به خودم که الان اونها بودند فرصت خوبی برای پهن کردن فرشها بود چرا نگفتم و عمری در رودروایسی روزگار خودم رو سیاه کردم در این حین همسر ساعت 12 رسیدند حالا دو ساعت به تحویل سال مونده ومن عاجز از انجام همه کارها البته هر سال برنامه بنده همین است خلاصه حالا که برگشته چون خدای ریلکسیشن هستند معلوم شد دستگاه مبدل دیجیتال خریدند مشغول نصب دستگاه شدند دیدیم فایده ندارد از جملات مخصوص خودم موقع عصبانیت استفاده کرده
بنده خدا زیر رگبار حرفهای ما بلند شدند و سریع فرشها رو پهن کردند خلاصه تا 10دقیقه مونده به سال تحویل دوش گرفتم و بقول خودم غسل روز عید و از خدا خواستم که همه بدیهایم رو بشوید و بهم تحمل بدهد که این زبان بد نچرخد خلاصه تا یک ثانیه مانده به سال تحویل بنده سر سفره نشستم و فقط اشکام سرازیر شد برا همتون دعا کردم سه دختر م تب دار پای سفره نشسته بودند بهشون عیدی لای قران دادم بوسیدمشون
جالبه همسر میخواست وسط دعای سال تحویل کانال عوض کنه که اشک ریزان گفتم بابا حال ما رو خراب نکن خدایا این خونسردیش من رو هلاک کرده بنابراین با صدای بلند گفتم خدایا در سال جدید تحولی در همسر ما ایجاد کن بنظرتون میشه نمیدونم آرزو بر جوانان عیب نیست هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟خدا رو شکر الان بچه ها بهترند
و دیشب اونها راحتتر از چند شب گذشته خوابیدند اوضاع خواب خودم بی ریخت شده خدایا بقول شوهرم کمکم کن اجرمادری کردنم ضایع نشه من به همسر میگم بابا اجر نیست زجر است .همسر مهربانم تو میدانی من قلب نازک و زبان تلخی دارم که موفع ناتوانی بد می چرخد پس تکیه گاه و یاورم باش انشاءالله سال تحویل شد و من 95درصد کارهام انجام شد یادم باشد دیگر زیاد به خودم سخت نگیرم آرامش مهمتر از هر چیزی برای من و خانواده ام است.