مامان فرشته های شیطون

دیروز پیکاسو تب داشت و شب قبل هم تا صبح نخوابید ومن هم همینطور آقای همسر تا ساعت 2ونیم تحمل کرد و دیگه نتونست رفت تو هال خوابید منم هرچی دوا درمون از پزشکی و سنتی بلد بودم انجام دادم فایده نداشت  نزدیکهای صبح بهتر شد و خوابید تا 12ظهر و بعد باباش به بهونه بازدید نمایشگاه کتاب دکتر بردش و یه آمپول داشت گفته بود نه مامانم برام بزنه اومد خونه هم نذاشت من براش بزنم اما با تجویز آزیتومایسین یه کم بهتر شده البته تمام دیروز و دیشب خوابیده بود خواهر بزرگه با دودخملش بهمون سر زدند و شام هم موندند خدا خیرشون بده از تنهایی در اومدم واقعا داشتن خواهر نعمت بسیار بزرگیه  امروز هم من ساعت 9 بیدار شدم وای چقدر خونه داری کیف میده البته فعلا نمیتونم اظهار نظر کنم باید زمان بگذره اما همین که دغدغه ندارم برم اداره و با بچه های مریض که مجبور بودم همیشه بزارمشون جایی و برم اداره و تو اداره همش به فکرشون باشم. خلاصه سرفه کودکان من ادامه دار است اگه دوستان گلم تجربه ای برای تسکین سرفه دارند ممنون میشم من یه شیشه عسل داشتم خریدم کیلویی 40تومن از نمایشگاه بهاره عسل سیاه بود مرتب به بچه ها میدم با آب لیمو اما تاثیری نداره لیمو شیرین و پرتقال هم بهشون میدم و سوپ مرغ ولی الان حدود 12روزهه این آنفلوانزا امان ما رو بریده خدایا شکرت برای همه لطفهای تو امسال خوب شروع نکردم اما تو حال و روزگارمون رو خوب کن آمین