جمعه بیست و دوم دی ۱۳۹۱ | 19:39 | مامان فرشته -
دختر عنکبوتی من خیلی نکته سنج و باهوش هست یادم هست دو سال پیش یه کالسکه داشتم یه بنده خدایی مامور شهرداری بود و همیشه وسایل جاروکشی خیابونش رو می گذاشت تو اداره اون مامور لال بود نمیتونست صحبت کنه و با اشاره به من فهموند که کالسکه برای بچه اش میخواد منم بهش قول دادم براش ببرم خواستم کالسکه رو بزارم تو ماشین دختر عنکبوتی حس خساستش گل کرد براش توضیح دادم برای یه آدمی که نمیتونه حرف بزنه و دلش میخاد بچه اش کالسکه داشته باشه میخوام این رو ببرم. راضی شد چند روز بعد دخترم یهو پرسید مامان کالسکه رو دادی به آقاهه ؟من گفتم :آره دخترم که فکر نکنم 5سال هم داشت گفت خوب تشکر هم کرد.منم یه کم پیاز داغش رو زیاد کردم گفتم آره آقاهه گفت از دخترت هم تشکر کن یه دفعه دخمل برگشت و گفت مامان مگه آقاهه لال نبود چطوری تشکر کرد و بعد خندید فهمیدم نقشه کشیده من رو دست بندازه وروجک بلا.