امروز ساعت شش صبح که بلند شدم کار خاصی نداشتم اول یکی از گلهای رز رو توی باغچه کاشتم بساط صبحونه رو انداختم توی بالکن و نسیم خنک صبحگاهی و نون تازه و بوی خوش آن و خوردن یه صبحونه مفصل که علی رغم میل باطنی بود حسابی به دلم چسبید دیدم هنوز وقت هست یه دور کنار دریا هم زدیم بعد ساعت هفت و ربع پشت میز اداره بودم و از اونجایی که سه هفته هست سیستم ندارم کولی وار کارها انجام میشه هر روز پشت سیستم یه نفر که کمی دیرتر میادامروز یکی از هم اتاقی ها مرخصی بود و من تا اخر وقت مشغول ثبت و پیگیری امور محوله ، روزی چند بار پیگیری از امور اداری و مسیول واحد و معاون اداره و مسئول ای تی ثمری نداشت و دیگه از اینهمه گفتن و فریاد زدن و نشنیدن خسته بودم انگار هیچکی کارم رو جدی نمیگرفت تا اینکه امروز یه مورد ثبتی یادم رفته بود و مدیر استانی که خیلی سعی کرد مودبانه بگه که چرا ثبتت به موقع نبود از قضیه خبردار شد و از اونجایی که بسیار الم شنگه به پا میکنه تا اخر وقت سیستم من رو داشتن میبردند اتاقم هی روزگار .من برای خودم متاسفم که اینقدر برش ندارم کلا دارم در این سیستم احمقانه به فنا میرم وقتی سیستم مشکل داشت پیشنهاد کار از خونه رو دادم که جوابی نشنیدم البته بماند اضافه کار تابستون ما رو برداشتند چون بخاطر کمبود برق زودتر میرفتیم و بماند که مدل کار ما جوری هست که همیشه باید انلاین باشیم و حتی از خونه مشغول کار .تنگ نظری زیاده وقت خانواده رو بکار اختصاص میدی کلی پول نت و موبایل و...بماند.
سهمیه غر امروزم تموم شد .عصر اومدم خونه هلاک بودم ناهار خوردم تلپ خوابیدم غروب بیدار شدم و برای رفع کسالت یه لیوان بزرگ چای سبز و دارچین خوردم و رفتم گل رز دومی وفلفل رو کاشتم فلفله داشت خشک میشد.بعد هی تنبلیم میشد با خواهرا نرفتم پیاده روی و ململ بهونه میگرفت براش پنکک درست کردم و بالاخره غول تنبلی و بی حالی رو دور زدم رفتم پیاده روی و امشب یه دور بیشتر دور زمین چرخیدم و یه تماس با مامان گرفتم دیدم دور برش شلوغه دیگه اومدم خونه و یه دم نوش گل سرخ دم کردم و قد و وزن ململ رو برا دبیر تربیت بدنی فرستادم دیدم توی گروه خانوادگی همه خونه خواهر بزرگه جمعند و یه ربع رفتم نشستم و برگشتم واسه ناهار قلیه میگو اماده کردم که صبح هم بلند شم پلو بپزم اگه دوستانی که اینجا میخونند تجربه ای از عمل مهره های کمر و گردن دارند ممنون میشم بهم بگند به ابان دارم نزدیک میشم و ترس و تنبلی داره کم کم بروز میکنه که دوباره از زیر بار عمل در برم![]()