عادت ندارم تو یه روز دوتا پست بزارم هر کی از پست قبلیم ناراحت شده ممکنه حق داشته باشه اما این حرفها نشون دهنده رضایتم از وضع موجود نیست .حرف دلم بود
چون مدتهاست با گوشی پست میزارم پیشاپیش از غلط های املایی و نگارشی عذر میخوام .
هفته گذشته روز چهارشنبه دختر وسطی با تب ولرز شدید نتونست بره مدرسه منم یه استامینوفن ۵۰۰دادم رفتم اداره ساعت ۱۱مرخصی گرفتم سر زدم دیدم تب خیلی شدید داره ترمومتر نداشتم ولی از لرز شدیدش حدس زدم تب بالا هست چهار ساعت که از نوبت قبلی استامینوفن گذشت دوباره بهش استامینوفن ۵۰۰دادم و سوپ درست کردم برگشتم اداره ساعت ۴برگشتم دیدم هنوز میلرزه از اونجایی که تعداد زیادی از همکاران روزهای قبل انفلوانزا گرفته بودن با مراجعه مکرر و تزریق سرم و امپول تغییری در حالشون پیدا نشده بود و حداقل یه هفته طول کشیده بود فهمیدم دکتر رفتن جز زحمت برا همکارانم فایده ای نداره خصوصا که خبر داشتم فوق العاده درمانگاهها شلوغ شده همسر رو فرستادم ویتامین سی و زینک و ترمومتر خرید تب دخترم ۴۱ بود شدیدا این دختر بی اشتها و بدغذا و بد داروست از بچگی تا الان که ۱۶سالشه
یه کاسه کوچولو سوپ مرغی که توش کدو کبابی و جو هم ریخته بودم خورد و دیگه هر نیم ساعت فنجون فنجون دم نوش و عسل واب گرم و اب سیب و اب هویج دادم روز اول هر ۴ساعت تب بالا بود با استامینوفن می رسید نهایت ۳۹ همچنان لرز هم داشت البته من تا صبح بالا سرش بودم
روز دوم همچنان تب داشت ولی فاصله تب هر ۶ساعت بود براش کته با مرغ درست کردم که نگاهش هم نکرد و یه کاسه کوچیک فرنی چند تا تکه سیب و کمی اب میوه و چند تا سیب زمینی که اول با پوست اب پز کردم بعد گذاشتم رو شعله گاز و حالت زغالی شد با مظلوم نمایی مادرانه مجبور شد بخوره البته باز هر نیم ساعت یه فنجون کوچولو انواع مایعات بهش میدادم
روز سوم تب داشت اما فاصله تب ها هر هشت ساعت شده بود کته مرغ با شوید درست کردم و باز یه کاسه کوچیک فرنی زعفرونی دادم چون باید دختر بزرگه رو میرسوندیم دانشگاه شهری که ۳ساعت فاصله داره وظیفه پرستاری و دادن استامینوفن رو سپردم به دختر کوچیکه اونم بدقت گوش داد خوب تا ما رفتیم و برگشتیم شب شد انواع میوه ها رو به خوردش داده بود موز و نارنگی و خرمالو و مادرانه مراقبت کرده بود
روز چهارم باز تب داشت و فاصله تب شده بود بین ده تا ۱۱ساعت و همچنان بی اشتها و در تمام این چهار روز از سرجاش نمیتونست بلند شه البته مرتب بخور میدادم صورتش چون از روز سوم ابریزش شدید بینی هم داشت برای بدن درد با پماد موضعی بدنش رو ماساژ میدادم برای سرفه های شدید تخم شربتی میریختم توی فلاسک با یه تیکه نبات نیم ساعت بعد در فلاسک باز میکردم تخم شربتی بهم چسبیده رو با یه چوب چاپاستیک هم میزدم دوباره در فلاسک رو میبستم میگفتم موقع سرفه جرعه جرعه این لعاب رو بخوره و همینطور یه درمان محلی داریم پوست انار رو میجوشونیم بعد ولرم غرغره میکنیم که دختر بیشتر از یک بار زیر بار استفاده نرفت.
روز پنجم فقط صبح تب ۳۸داشت که من باز نذاشتم بره مدرسه چون واگیر دار هست زمانی که ۲۴ساعت تب بدون مصرف قرص قطع بشه انتقال دیگه صورت نمی پذیره بالاخره روز ششم گذاشتم بره مدرسه و البته سرفه هاش همچنان ادامه داره و صد البته از شربت ای پکتی (اویشن و گل ختمی ) که گرفتم بیشتر از سه بار مصرف نکرد من خودم تجربه خوبی از شربت ایورا دارم که البته گیرم نیومد
اینها رو نوشتم شاید بدرد کسی بخوره مدت زمان بهبود دخترم با بقیه دوستان و فامیل که چند بار رفتند دکتر و سرم گرفتند فرقی نداشت یعنی یه دوره داره که باید بگذره البته مراقبت در منزل در صورتی اثر داره که حال فرد رو به بهبود باشه من فاصله تب کردنها که بیشتر بشه رو علامت بهبودی در نظر میگیرم و اینکه پرهیز از خوردن سرخ کردنیها و هر چیزی که باعث تشدید بیماری بشه مثلا موقع انفلوانزا اصلا از هیچ مایع دستشویی بودار استفاده نمیکنم چون سرفه رو تشدید میکنه
شاد و سلامت باشید