نمیدونم چرا توی طول زندگی ام سعی کردم به هیچکی زحمت ندم چرا ؟ یعنی خودم رو سانسور میکردم؟؟همیشه ترجیح دادم خودم اذیت بشم ولی بقیه بخاطر من اذیت نشن چون شاید نتونم جبران کنم و این حس چقدر به من ضربه زده
دچار خود درگیری هستم پزشک معالج با اصرار من بهم ۱ماه مرخصی داده زیر بار نمیرفت ومیگفت فقط عمل اما من خواستم حداقل توی یکماه تلاش خودم رو بکنم شاید بهتر بشم
بعد تو فکرم نکنه اون فردی که میاد جای من اذیت بشه حالا وقتی خودم این واحد رو تحویل گرفت اول سال بود واوج کار و واحدی که مدتها بود مسئولش رفته بود بی هیچ اموزشی باید سه تا پروژه دقیق ونفس گیر رو تو دوهفته جمع میکردم
اما خودم دیروز بعنوان اخرین روزکاری تا همون ظهر موندم تا میشد کارام رو به روز کردم و کلی اذیت شدم و از درد به خوم می پیچیدم در حالیکه میدونم نیروی بیکار تو اداره هست نمیدونم این حس عذاب وجدان از کجا میاد در اداره ای که فرقی بین نیروی کاری و زیرکاردررو نیست.
تغییر سخته عادت کردم به کار به اذیت کردن خودم و نمیدونم تا کی میخوام ادامه بدم کجای افرینش من ودرکدوم کد ژنتیک من اختلال هست 😒