روزهایم خیلی بی فایده میگذره دیروز از صبح فقط تو وبلاگها چرخیدم همسر هم نبود بچه ها هم ساعت ۴عصر بیدار شدند تازه صبحونه خوردند من فقط ظرفها رو شستم همین اصلا کار خاصی نکردم
شب هم همسر رفته بود خونه باباش زنگ زدم گفتم واسه شام بچه ها پیتزا بگیره اصلا حس اشپزی نداشتم
با دخترکوچیکه بحثم شد دوتا شلوار از دوتا سایت مختلف سفارش داده بود یکیش خیلی کوچیک بود یکیش خیلی خیلی بزرگ تو ذوقش خورده بود.
ساعت یازده ونیم شب خوابم برد ولی ساعت ۳بیدار شدم تا ۴خوابم نبرد باید دختر کوچیکه رو میبردم نوبت ارتودنسی اصلا حال نداشتم ۶ساعت تو ماشین باشم کنسلش کردم نمیدونم کی دوباره نوبت بهش بده
از صبح هم پا شدم فقط دو سه تا تلفنن بی حاصل برا نوبت دکتر گرفتم
رفتم دوش گرفتم بهتر بشم نشدم
چقدرم این مدت خونه بودم وزنم رفته بالا
دیروز معاون ورییس بهم زنگ زدن جداگونه احوالم پرسیدن
خلاصه امروز از اون روزای غرغرانه هست همشم گشنه ام میشه اههه
باید علایم pms باشه که من هر دویا سه هفته یه بار دارم به فنا میرم
باید برم لیست بنویسم چندتاش تیک بخوره عذاب وجدان نگیرم