شنبه هفتم بهمن ۱۳۹۱ | 12:27 | مامان فرشته -
امروز مثل یه خانم خونه دار زرنگ ناهار آماده کردم و نشستم پای لب تاپ صدای زنگ اومد دخملا از مدرسه اومدند در بازکن زدم بلند گفتم :آخ جون دخترای خوش گلم اومدند خواستم تلافی روزهایی که میان خونه و من نیستم رو بکنم برم استقبالشون که صدای گریه ململ اومد آره من دخترت نیستم تو منو دوست نداشتی رفتم بوسش کنم و گفتم تو رو هم دوست دارم که دخمل عنکبوتی با دختر پیکاسو اومدند داخل هال و مراسم استقبال ناتموم موند امان از دست دخملای حشود