امروز نیومده بودم حرم و موقع غروب هم داداش مهمونمون بود وشب پرواز داشت موندیم تا راهی شد ساعت ۱۰شب راهی حرم شدیم باد خیلی شدیدی می وزید رسیدبم سد خیابون تاکسی گرفتیم قبلش رده بودبم اسنپ بعد کلی معطلی لغو سفر زد همبنکه زدیم عجله دارم دوباره همون ماشین قبول کرد ابجیا از لجشون لغو سفر زدن😅نتیجه ابن شد که کلی راه اومدیم سر خیابون بعد ماشین گرفتیم بخاطر ترافیک از کوچه پس کوچه های تنگ مشهد گذر کردیم اخرش هم بعلت ترافیک پیاده مون گرد و دوباره پیاده اومدیم🤣 خلاصه الان تو حرمم یه بارون خیلی خیلی زیبا می آد منم رفتم صحن انقلاب نشستم روبرو .گنبد و زیر بارون کلی دعاتون کردم اسم همه تون بردم نادیا صدف یکتا ساره تیلو خانم دکتر. خاتون. حکیم بانو. نگین بانو .سهیلا خانوم. خانم دکتر. گیل پیشی. خانم دکتر قره بالا ورضوان ....هرکس که التماس دعا داشت کاش زیر بارون دعاهای من مستجاب بشه کاش یه روز کنار باب المراد همدیگه رو ببینیم .