در عصری هستیم که متاسفانه بنیان خانواده ها متزلزل و تاب آوری طرفین کمرنگ هست حواسمان باشد چه در سمت یه مشاور تحصیلکرده یا دوست و فامیل دلسوز مواظب مشاوره و حرفهایی که میزنیم باشیم بخصوص اگر فرزند یا فرزندانی در کار باشند ،وقتی مشاوره میدهیم حواسمان به فرهنگ و آداب و رسوم باشد حالا اگر مجالی بود در ادامه مینویسم شرح دو زندگی که در جریان کامل آن دو بوده ام و عاقبتشان و ....
حکایت اول:
زوج فامیل نزدیک بودند حدود ۲۰و ۲۲ساله ازدواجشان طبق خواسته خانواده بود و تمایلی از سمت پسر نبود (دختر دیگری رو دوست داشت) به هرحال ازدواج کردند و یه فرزند هم داشتند داستان برای حدود ۲۰سال قبل هست .آقا ناسازگار بود و خانم صبور از همه نظر تقریبادر یک سطح بودند مدتی بود مرد با فرد دیگری مراوده داشت اما ارتباطشون در چه حد بود خدا عالم هست خانم همون موقع با من مطرح کرد و ...اما هیچکس تقریبا خبردار نبود شاید پدر ومادرهایشان .چند ماه شاید چند سال درگیر بود خانم بسیار موقر و صبوری بود اینکه چطور تحمل میکرد نمیدانم اما زندگیش را دوست داشت و دلش میخواست دوام داشته باشد بحث مالی هم در کار نبود چون جز یه خونه که ساکن بودند چیز خاصی نداشتند کم کم آقا سر عقل آمد و البته شاید چندین سال طول کشید اما از خانم حرفی درز نمیکرد الان سه فرزند هم دارند و زندگی خوبی دارند خدا رو شکر سالهاست آرامش حکمفرماست.
حکایت دوم :
زوج فامیل تقریبا نزدیک بودند هر دو سنشان کم بود در همان بیش از ۲۰سال پیش ازدواج کردند ۲۰و ۱۷ ؛ خبر از آشتی و قهر مرتب می آمد البته من پیگیری نمیکردم فقط می شنیدم.فرزند هم داشتند اینکه دعوایشان سر چه بود من نمیدانم اما خوب مکرر اتفاق می افتاد و تمام میشد و بر میگشتن سر منزلشان .و تعداد فرزندانی که زیاد شد و حالا ۳فرزند هم اضافه شده بود .مشکل همان مشکل قبلی بود بعد از اینکه تعداد زیادی از اطرافیان همسرش در جریان قرار داده بود با من مطرح کرد همه خبر داشتند اما همسرش نمیدانست و.....من بهش گفتم الان دو راه پیش رو داره و البته از میزان مراوده همسرش هم خبر نداشت و خیلی از موارد حدس و گمان بود متاسفانه بقیه راههای نادرست پنهان کاری تا ترک خانه به مدت طولانی بدون اطلاع فرزندان و....که باعث آسیبهای جدی به بچه ها شد .من گفتم الان تصمیمت چیه؟یا باید حق و حقوق قانونی ات را بگیری و مسالمت آمیز بروی و یا با توجه به تمول همسرت برای آرامش بچه ها بمانی و سعی کنی با محبت همسر برگرده(متاسفانه خانم به اعتراف خودش اصلا سیاستهای زنانه و کوتاه آمدن در مسائل پیش و پا افتاده رو هم نداره) گفت نه من ازش،مدرک دارم صداش،رو ضبط کردم و ... و آبرویش رو میبرم خبر نداشت خوب قبلا با تعریف موضوع به افراد مختلف که بعضا بسبب عادت و خصلت خودشان همه شهر رو پر کرده بودند و خلاصه به هر فامیلی توانسته بود مشکل را گفته بود .از حرفهای من هم ناراحت شده بود به خودم هم نگفته بود و همچنان این قضیه کشدار شده و نتیجه شده همسر و فرزندانی که از خانه فراری هستند و.....
اینکه در هر دو قضیه مردها مقصر اصلی هستند شکی نیست اما تصمیم عاقلانه برای اتمام یا ادامه یک رابطه و آسیب حداقلی به فرزندانی که ناخواسته پایشان به زندگی ما باز میشه یک مسئولیت سنگینی هست.و من بعنوان یک مادر میدونم تا زمانی که بچه هایم خوشبخت نباشند و ارامش نداشته باشند من هم آرامش ندارم.
اما مشاوره های افراد بعنوان مشاور:.خونه رو ترک کن تلفنت رو خاموش کن هیچ خبری هم نده .(البته من نمیدونم واقعا جمله مشاور بوده یا نه)
توصیه بقیه :تا میتونی مدرک جمع کن و ....
آخه توی یک شهر کوچک یه فرد کجا میتونه بره که هیچکی خبردار نشه؟
مدارک در دادگاه ارائه بشه فقط آینده ازدواج بچه ها دستخوش میشه و فرد مناسب با این طفل معصوم ها ازدواج نمیکنه با توجه به اهمیت خانواده در شهرهای کوچک.
حالا حاصل اینهمه تنش ؛دعوا و آبروریزی چی میتونه باشه؟ وقتی به انداره کافی پس انداز و ملک بهت داده باشند و چیز بیشتری دستت رو نمیگیره.
مشاوره با افرادی که از وضعیت خوب اقتصادی یه خانواده در رنج هستند و منتظر زدن ضربه ای به فرد هستند چی از آب در میاد؟
من خیلی فکر کردم و نمیخوام داوری کنم اما زوج اول میدانم تا حدی اهل مطالعه هستند و آقا شاید بخاطر لجبازی در سن جوانی اشتباهاتی داشت و بالاخره فهمید که بهتر از خانمش براش پیدا نمیشه و سر به راه شد .
اما زوج دوم که هر دو کله شق هستند و آقا بشدت مهرطلب .کلاف زندگیشان را با مشاوره افراد دلسوز نادان و بدخواهان به ظاهر خیرخواه همچنان درهم پیچیده هست .
یادمان باشد خانواده بهترین مامن برای فرزندانمان هست و من هم خودم اشتباهات زیادی داشته ام و تمام خستگی ها و ناتوانایی هایم بارها باعث اسب روحی به بچه هایم شده و خیلی طول کشید تا بتونم یک تعادل نسبی برقرار کنم و نمیدانم هم موفق شده ام یا نه؟
در این شبهای دوست داشتنی دعا کنیم که زندگی همه پر از آرامش و شادی و برکت باشه آمین